ز غوغای جهان فارغ، در خفا منم

ز غوغای جهان فارغ، در خفا منم

می نویسم آنجا که نه محرمی بخواندم، نه نامحرمی شناسدم
ز غوغای جهان فارغ، در خفا منم

ز غوغای جهان فارغ، در خفا منم

می نویسم آنجا که نه محرمی بخواندم، نه نامحرمی شناسدم

25

از خاطرات بعضی رنج ها رهایی وجود نداره. وقتی ناخودآگاهت سعی در پاک کردن خاطرات بد داره ذهنت به طرز استادانه ای اونها رو پنهان میکنه تا به وقت مناسب اعصابت رو ریش ریش بکنه.

بزنگاههایی که آهسته آهسته به عمق تصمیماتت نفوذ کردند و سالها سالها زمان میگذره تا متوجهشون بشی. فهمیدنشون هجوم دیگری از درد را همراه میآره که...


اگه یه روزی نوم تو باز  تو گوش من صدا کنه

دوباره باز غمت بیاد که منو مبتلا کنه

به دل میگم کاریش نباشه

بذاره درد تو دوا شه

بره ...





نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.