هنوزم درمونده م و از همه ی کارها عقب. ولی اقلا دانشگاه اومدن یه فرمتی به زندگیم داده و سیاهی دورمو کمتر کرده.
احساس میکنم اون دورانی که گریه میکردم زندگی خیلی سبک تر بود. گریه م نمیاد دیگه...فقط تپش قلب...فقط اضطراب...